مقایسه عنصر بلاغی اغراق در دو منظومه حماسی شاهنامه فردوسی و گرشاسب‌نامه اسدی طوسی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی

2 دانشجوی دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی (نویسندة مسئول)

چکیده

حوزة عمومی خیال شاعرانه، مباحث اصلی و گسترده‌ای را دربر می‌گیرد که شامل چهار بحث مجاز، استعاره، تشبیه، کنایه و دگرگونی‌ها و شاخه‌های هرکدام می‌شود؛ امّا در میان مباحث علم بدیع، چند بحث را بر آن می‌توان افزود و بدین‌گونه دایرة اصطلاح، صور خیال و تا حدی ایماژ را شعاع بیشتری داد؛ زیرا در این صورت‌ها نیز آن چیزی که ادای معانی را از حالت عادی بیان به گونه‌های مختلف درمی‌آورد، عنصر خیال و نیروی تخیّل شاعرانه است. یکی از مهم‌ترین عناصری که باید از آن سخن گفت، اغراق و تقسیم‌بندی‌های گوناگون آن است. نقش اغراق در بعضی از ادوار شعری و نیز در بعضی از انواع ادبی، برجسته‌ترین نقش به شمار می‌رود که مهم‌ترین آن، حماسه است. اهمیت نقش اغراق در حماسه تا بدان حد است که همة آرایه‌های بلاغی دیگر اثر حماسی، در زیرمجموعة این نقش تعریف می‌شوند. این پژوهش به بررسی و مقایسه این ویژگی در دو اثر برجستة حماسه‌سرایی ایران، یعنی شاهنامة فردوسی و گرشاسب‌نامة اسدی طوسی خواهد پرداخت و در ضمن آن، درجه پختگی حماسه و کاربرد ویژگی‌های بلاغی آن را در این دو اثر مقایسه کرده، در نهایت، به این نتیجه می‌رسد که هرچند عناصر بلاغی در اغراق‌های گرشاسب‌نامة اسدی طوسی، شدت و حضور بیشتری دارند، اغراق در شاهنامه از جهت در نظر گرفتن روح کلّی حماسه و تناسب با اجزای دیگر متن، حماسی‌تر است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Comparing the rhetorical element “hyperbole” between two epic poems “Shahnameh” by Ferdowsi and “Garashasbnameh” by Asadi Tusi.

نویسندگان [English]

  • Mahmood Bashiri 1
  • Molood Shagoshtasbi 2
1 Associate Professor of allame tabataba`i university
2 allame tabatabaei univercity
چکیده [English]

The public field of poetic imagery includes major and broad topics. It involves four disputations: metonymy, metaphor, image, irony, and their alterations and branches. But among the topics of rhetoric science, several discussions can be added. In this way, we can extend the circle of the "terms", "the imaginary forms", and somehow the "image"; because in these cases, the forms that variegate depiction of meanings from the ordinary expression is the force of "poetic fancy".
One of the most important elements is "hyperbole" and its various categorizations. The role of hyperbole in some episodes of poetry history, as well as in some literary forms, is the most prominent role, and one of the most notable categories of hyperbole is epic. The significance of hyperbole in epic literature is very notable in as much as it involves all other rhetorical arrays. This research will examine and compare the "hyperbole array" between two prominent Iranian epic literature, "Shahnameh" by Ferdowsi” and "Garshasbnameh" by "Asadi Tusi." We will compare using of rhetorical features in these two works while weighing the dimension of epics maturity. Ultimately we concluded that although rhetorical elements in the hyperboles of Garshasbnameh are more intense, hyperboles in Shahnameh, considering its epic atmosphere and fitting with other elements of the genre, are more epic.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Ferdowsi's Shahnameh
  • Garshasbaname
  • Asadi Tusi
  • Hyperbole
  • Epic
- ابن معتز، عبدالله (1953م)، البدیع، چاپ کراشکوفسکی.
-‌ آیدانلو، سجاد (1393)، متون منظوم پهلوانی، تهران: سمت.
- اسدی طوسی، ابونصر علی بن احمد (1354)، گرشاسب‌نامه، به اهتمام حبیب یغمایی، تهران: کتابخانه طهوری.
- پورخالقی، مهدخت، محمّدرضا راشد، نقیب نقوی و حمید طبسی (1389)، کردارشناسی گرشاسب در گذار از اسطوره به حماسه و تاریخ، جستارهای ادبی، سال 43،‌ شمارة 4،‌ صص 43-66.
- تفرجی یگانه، مریم و کیومرث نیک‌سرشت (1398)، بررسی زبان‌شناختی و بلاغی انواع باهم‌آیی در شاهنامه‌ فردوسی، دوفصلنامة مطالعات زبانی و بلاغی، دورة 10، شمارة 19، صص 105-126.
- پورآلاشتی، حسین (1384)، طراز سخن، تهران: سخن.
- حمیدیان، سعید (1373)، آرمان‌شهر زیبایی، چ 1، تهران: قطره.
- خالقی مطلق، جلال (1362)، گردشی در گرشاسب‌نامه، ایران نامه، سال اول، شمارة 3، صص 388-423.
- خداجی، عبدالله بن محمّد (1953م)، المصاحبه، مصر: چاپ عبدالهال سعیدی.
- خطیب قزوینی، محمّد بن عبدالرحمن (1949م)، الایضاح فی علوم البلاغه، شرح عبدالسعد جماحی، قاهره.
- سرکاراتی، بهمن (1378)، سایه‌های شکار‌شده، تهران: قطره، صص 251-286.
 -شفیعی کدکنی، محمّدرضا (1386)، صور خیال در شعر فارسی، تهران: آگاه.
- شمیسا، سیروس (1370)،‌ انواع ادبی، چ 1، تهران: باغ آینه.
- شمیسا، سیروس (1381)، بیان، تهران: فردوس.
- شمیسا، سیروس (1372)، نگاهی تازه به بدیع، تهران: فردوس.
- صفا، ذبیح‌الله (1374)، حماسه‌سرایی در ایران، تهران: فردوس.
- طوسی، خواجه نصیرالدین (1326)، اساس الاقتباس، تصحیح مدرس رضوی، تهران: دانشگاه تهران.
- فردوسی طوسی، ابوالقاسم (1374)، شاهنامه، چاپ مسکو، به کوشش سعید حمیدیان، تهران: دفتر نشر داد.
- قریب، مهدی (1351)، اسطورة کهن گرشاسب در منظومة حماسی گرشاسب‌نامه، سیمرغ (نشریة بنیاد شاهنامه)، شمارة 1، صص 64-82.
- کریستین‌سن، آرتور (1368)، کیانیان، ترجمة ذبیح‌الله صفا، تهران: علمی و فرهنگی.
 - کزازی، جلال‌الدین (1370)، بدیع، زیبایی‌شناسی سخن پارسی، تهران: مرکز.
- مدنی شیرازی، سیدعلیخان (1304)، انوار الربیع فی انواع البدیع، چاپ سنگی.
- نیبرگ، ساموئل (1380)، افسانة گرشاسب، ترجمة میرجلال‌الدین کزّازی، تهران: مرکز.
- وحیدیان کامیار، تقی (1383)، بدیع از دید زیبایی‌شناسی، تهران: سمت.
- هدایت، رضا قلی‌خان (1368)، مجمع الفصحا، به کوشش مظاهر مصفا، تهران: اندیشه.