انسجام در ابیات مغانه‌ای خاقانی و حافظ براساس الگوی نظام‌مند هلیدی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی ،خرم آباد، ایران.

2 گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد خرم آباد، دانشگاه آزاد اسلامی ،خرم آباد، ایران. گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه لرستان. (نویسنده مسئول)

چکیده

یکی از نظریه‌های زبان‌شناسی که در عصر حاضر، در تحلیل متون ادبی به‌ کار گرفته می‌شود، نظریۀ نقش‌گرای نظام‌مندِ هلیدی است. در این رویکرد، زبان، اصلی‌ترین وسیلۀ انتقال فرهنگی است و هر عنصری از آن، براساس نقش معیّن در نظام کلّی زبان معرفی می‌شود. این رویکرد متن‌محور، دارای ابزارهای مختلفی برای نشان دادن انسجام در متن برای انتقال بهتر مفاهیم ذهنی گوینده است که در این مقاله به‌عنوان متغیرّ مستقل انتخاب شده است. از طرف دیگر، در متغیرّ وابسته، خاقانی از جمله شاعرانی است که در لفظ و معنا و نیز در ایجاد ساختار بیرونی و درونی شعر مغانه‌ای، بر حافظ تأثیر گذاشته است. خاقانی یکی از مهم‌ترین شاعرانی است که بعد از سنایی و عطار و قبل از مولوی و حافظ، به سرودن اشعار مغانه‌ای اهتمام ورزیده است. حافظ در این زمینه در بین متقدّمان، از خاقانی الگوگیری و تأثیرپذیری بیشتری داشته ‌است. جامعۀ آماری در این پژوهش، شصت بیت از ابیات مغانه‌ای خاقانی و حافظ، از هرکدام سی بیت است. براساس این رویکرد، با نشان دادن میزان انسجام و بررسی عوامل ایجادکنندۀ انسجام در این ابیات و ترسیم توزیع فراوانی و درصد آن‌ها، این نتیجه حاصل شد که میزان حضور ابزارهای انسجام در ابیات مغانه‌ای خاقانی، بیشتر از ابیات مغانه‌ای حافظ است.
 

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Cohesion in Moghanehee Distiches of Khaghni and Hafez Based on Halliday’s Systemic Functional Theory

نویسندگان [English]

  • Tahereh Babakhani 1
  • Ali Heidary 2
  • Masud Sepahvandi 1
1 Persian Literature and Language، Humanities and Literature، Khoramabad Islamic Azad University، Khoramabad، Iran.
2 Department of Persian Language and Literature, Faculty of Literature and Human Sciences, University of Lezestan. Khorramabad. Iran
چکیده [English]

The analysis of literary texts owes a great deal to Halliday and Hassan’s Systemic Functional Theory. In this theory, language is the primary tool to convey culture. Each aspect of culture is introduced through specific function in holistic system. This text based approach possesses various tools in order to demonstrate cohesion in the text to transfer the connotation in speaker/writer’s mind which is considered as independent variable in this study, whereas the impact of Khaghani on Hafez in literal and meaning to create inner and outer structure of Moghanehee (a type of love poetry) has been chosen as dependent variable. Khaghani (1140-1215) was one of the most important poets had written Moghanehee poetry after Sanaee( 1094-1166) and Attar(1121-1239) and prior to Mawlavi (1270- 1339) and Hafez(1348-1413). Among the previous poets, Hafez was strongly influenced by Khaghni. Based on Halliday’s Systemic Functional Theory, this study tries to reveal the cohesion amount and its creating factors in the distiches of poems. From the distribution frequency and their percentages, it was concluded that the presence amount of cohesion tools in Kaghani’s Moghanehee distiches were more than Hafez’s. The statistical society in this study is 60 distiches (beit) from Moghanehee distiches of Khagani and Hafez. 30 distiches were chosen from each poet. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cohesion Tools
  • Halliday
  • distiches (Abyat)
  • Mohanehee
  • Khaghani
  • Hafez
ـ احمدزاده، ‌مصطفی (۱۳۷۸)، تفسیر زبان‌شناختی سورة عصر، مطالعات اسلامی: علوم قرآنی و حدیث، سال چهلم، شمارة ۸۱ ، صص ۱۱ـ۳۵.
ـ اخلاقی، اکبر (۱۳۷۷)، تحلیل ساختاری منطق الطیر عطّار، چ1، اصفهان: فردا.
ـ ایشانی، طاهره (۱۳۹۳)، تحلیل مقایسه‌ای عوامل انسجام در دو غزل حافظ و سعدی و تأثیر آن بر انسجام متن، فصلنامظ زبان‌پژوهی، دورة ۶، شمارة ۱۰، صص ۹ـ۳۵.
ـ آذرنژاد، شکوه (۱۳۸۵)، مطالعة مفهوم انسجام زبانی در قرآن‌کریم، پایان‌نامه کارشناسی ‌ارشد، رشته زبان‌شناسی ‌همگانی، ‌دانشگاه پیام نور.
ـ آقاگل‌زاده، فردوس (۱۳۸۴)، کاربردآموزه‌های زبان‌شناسی نقش‌گرا در تجزیه و تحلیل متون ادبی، فصلنامة تخصّصی زبان و ادبیات دانشکدة ادبیات و علوم انسانی مشهد، دورة 38، شمارة ۲، صص ۱ـ۲۱.
ـ آقاگل‌زاده، فردوس(۱۳۸۵)، تحلیل گفتمان انتقادی، تهران: علمی و فرهنگی.
ـ براهنی، رضا (۱۳۸۰)، طلا در مس (در شعر و شاعری)، ج1، چ1، تهران: زریاب.
ـ پناهی، ثریا (1381)، فرایند باهم‌آیی و ترکیبات باهم‌آیند در زبان‌فارسی، نامة فرهنگستان، دورة ۵، شمارة ۳، صص۱۹۹ـ۲۱۱.
ـ پورنامداریان، تقی (۱۳۸۲)، گمشدة لب دریا، چ1، تهران: سخن.
ـ پورنامداریان، تقی وطاهره ایشانی (۱۳۸۹)، تحلیل انسجام و پیوستگی در غزلی از حافظ با رویکرد زبان‌شناسی نقش‌گرا، زبان و ادبیات فارسی، سال هجدهم، شمارة ۱۲، صص۷ـ۴۴.
-حاج‌عیدی، حوا و حسین رضویان (1397)، عوامل انسجام در داستان عدل صادق چوبک، دوفصلنامة مطالعات زبانی و بلاغی، دورة 9، شمارۀ 18، صص 69-94.
ـ حافظ ‌شیرازی، شمس‌الدّین ‌محمّد (۱۳۷۴)، دیوان اشعار، تصحیح ‌قزوینی و ‌غنی، چ5، تهران: اساطیر.
ـ حسن‌لی، کاووس (۱۳۸۳)، زلف تاب‌دار حافظ (به‌گزینی‌های حافظ در پیوند با زلف)، مجلۀ دانشکده ادبیّات و علوم انسانیدانشگاه تربیت معلّم، سال دوازدهم، شمارة ۴۵ و ۴۶، صص ۱۰۷ـ۱۲۸.
ـ خاقانی‌ شروانی، افضل‌الدّین ‌ابراهیم ‌بن ‌علی (۱۳۸۹)، دیوان اشعار، تصحیح و مقدمة علی عبدالرسولی، چ1، تهران: سنایی.
ـ خانلری، پرویز (۱۳۸۴)، دستور زبان فارسی، تهران: توس.
ـ خرمشاهی، بهاء‌الدین (۱۳۹۵)، ذهن و زبان حافظ، چ10، تهران: ناهید.
ـ خطّابی، محمّد (۱۹۹۱)، لسانیّات النّصّ: مدخل إلی انسجام الخطاب، بیروت: المرکز الثقافی العربی.
ـ دبیر‌مقدم، محمّد (۱۳۹۶)، زبان‌شناسی نظری: پیدایش و تکوین دستور زایشی، چ9، تهران: سمت.
ـ سارلی، ناصرقلی و طاهره ایشانی (۱۳۹۰)، نظریة انسجام و هماهنگی و کاربست آن در یک داستان کمینة فارسی (قصة نردبان)، دوفصلنامه زبان‌پژوهی، سال 2، شماره ۴، صص۵۱ـ۷۷.
ـ شمیسا، سیروس (۱۳۷۵)، نگاهی تازه به بدیع، چ8، تهران: فردوس.
ـ شمیسا، سیروس (۱۳۸۶)، سیر غزل در شعر فارسی، چ7، تهران: علم.
ـ صفوی، کورش (۱۳۷۲)، از زبان‌شناسی به ادبیات، جلد اول (نظم)، تهران: سورة ‌مهر.
ـ عابدی، محمود (۱۳۸۰)، ماجرای مردم چشم، مجلّه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلّم، سال ۹، شمارة ۳۲، صص۸۹ ـ۱۱۴.
ـ عبّاسی، محمود، عبدالعلی اویسی‌کهخا و فاطمه ثواب (۱۳۹۲)، انسجام واژگانی در متن سوررئالیستی بوف کور بر پایة نظریة ‌هالیدی و حسن، جستارهای ‌زبانی، دورة ۷، شمارة ۴، صص۲۸۳ـ۳۰۸.
ـ فرج، حسام ‌احمد (۲۰۰۷)، نظریة علم نصّ، قاهره: مکتبه ‌آداب.
ـ فرزاد، مسعود (۱۳۵۳)، اصالت و توالی ابیات در غزل‌های حافظ، شیراز: کیهان.
ـ کسروی، احمد (۱۳۳۲)، حافظ چه می‌گوید؟، چ2، تهران: چاپخانه پیمان.
ـ گلی، احمد (۱۳۸۲)، بررسی سبک‌شناختی غزلی از خاقانی و حافظ، مجلة متن‌پژوهی ادبی، شمارة ۱۷، صص۱۲۱ـ۱۳۳.
ـ لطفی‌پور ‌ساعدی، کاظم (۱۳۷۱)، درآمدی بر سخن‌کاوی، مجلة زبان‌شناسی، سال ۹، شماره 1، صص ۱۰۹ـ۱۲۲.
ـ مالمیر، تیمور (۱۳۸۸)، ساختار منسجم غزلیات حافظ شیرازی، فنون ادبی، دورة ۱، شمارة ۱، صص۴۱ـ۵۶.
ـ مرتضایی، سید‌جواد و سید‌محسن وردنجانی (۱۳۹۵)، تداوم تصویر در محور عمودی قصاید خاقانی، مختصه‌ای سبکی، فنونادبی، دورة ۸، شمارة ۱، صص ۶۵ـ۷۸.
ـ معین‌الدینی، فاطمه (۱۳۸۲)، شگردهای ایجاد انسجام متن در کلیله و دمنه، فرهنگ، شمارة ۴۶ و ۴۷، صص ۳۰۳ـ۳۲۶.
ـ مهاجر، مهران و محمّد نبوی (۱۳۹۳)، به سوی زبان‌شناسی شعر؛ ره‌یافتی نقش‌گرا، تهران: آگه.
ـ نبی‌لو، علی‌رضا (۱۳۹۲)، بررسی و تحلیل دو غزل از خاقانی ‌و حافظ بر مبنای زبان‌شناسی نقش‌گرای سیستمی، زبان و ادب فارسی، شمارة ۲۲۷، صص 1۱۳ـ۱35.
ـ وفایی، عباس‌علی، اسپرهم، داوود و رقیه کاردل ‌ایلواری (۱۳۹۶)، بررسی انسجام و روابط واژگانی در داستان گیومرث، متن‌پژوهی ادبی، دورة ۲۱، شمارة ۷۳، صص ۵۲ ـ ۲۹.
ـ هلیدی، مایکل و رقیه حسن (۱۳۹۳)، زبان، بافت و متن؛ جنبه‌هایی از زبان در چشم‌اندازی اجتماعی ـ نشانه‌شناختی، ترجمة مجتبی منشی‌زاده و طاهره ایشانی، چ1، تهران: علمی.
-Halliday, M.A.K. and Ruqaiya Hasan (1976), Cohesion in English, Londan: Longman.
-Halliday, M.A.K. and Ruqaiya Hasan (1985), Language.Context and Text: Aspect of Language in a Social Semiotic Perspective, Oxford: University Press.
-Halliday, M.A.K. and C.M.I.M. Matthiessen (2014), Hallidays Introdution to Functional Grammar, 4th Ed., Londan and Newyork: Routledge.