واکاوی ابزارهای انسجام‌بخش در بوستان سعدی و تأثیر زیبایی‌شناختی آن در چارچوب نظریه نقشگرای نظام مند هلیدی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار زبان‌شناسی، دانشکده علوم انسانی، مجتمع آموزش عالی گناباد، گناباد، ایران.

10.22075/jlrs.2024.32279.2372

چکیده

نظریۀ انسجام هلیدی از نظریه­های مهم زبان‌شناسی نقش­گرا است که به‌صورت گسترده، در تحلیل متون مختلف ادبی به­ کار گماشته ­شده است. در این نظریه، ارتباط معنایی، دستوری، لفظی و منطقی موجب شکل­گیری انسجام در متن گشته و انسجام متن، به زیرمقوله­های کلان دستوری، واژگانی و پیوندی طبقه­بندی می­شود. انسجام دستوری، شامل عواملی همچون ارجاع، جانشینی و حذف است؛ درحالی‌که دو زیر­مقولۀ کلان بازآیی و باهم­آیی، شکل­دهندۀ انسجام واژگانی هستند. هنر کلامی شیخ اجل به­گونه­ای است که نه معنا را فدای لفظ می­کند و نه لفظ را فدای معنا. تسلّط شاعر بر ظرافت­های واژگانی و دستوری ادب پارسی و بهره­گیری متناسب، هنرمندانه و بجا از آنها، شعر او را متمایز ساخته است. جستجوی حاضر، با اتخاذ روش توصیفی - ­تحلیلی و انتخاب یکی از حکایت­های مشهور منظوم سعدی (روباه و درویش) از بوستان، به تحلیل شیوۀ بهره­گیری از تمهیدات انسجام­بخش در سه لایۀ بنیادین زبانی، در چارچوب نظریۀ انسجام هلیدی و حسن پرداخته است. گرچه از دیرباز، پژوهشگران مختلف در موضوع منسجم­ بودن غزل سعدی، هم­نظرند، اما دلیل منسجم­ بودن حکایات منظوم ِبوستانِ شیخ اجل از دریچه رهیافت علمی زبان‌شناختی نقش‌گرا، کمتر مورد مداقه قرار گرفته است. از‌این‌روی، مسئله اصلی پژوهش این بود که ابزارهای انسجام­بخش واژگانی، دستوری و پیوندی، چگونه در شعر او مورد استفاده قرار گرفتند و تأکید شاعر بر استفاده از کدام نوع از ابزارهای انسجام­بخش بوده است. نتایج، مؤیّد آنست که سعدی به­ شکل گسترده و متنوّعی از ابزارهای انسجام­بخش در حکایت منظوم خویش استفاده کرده است و از این رهگذر، بهر­ه­­گیری از ابزارهای انسجام­بخش واژگانی در شعر او برجستگی بیشتری دارد. در میان تمهیدات انسجام­بخش دستوری نیز، شاعر بر ابزار انسجام­بخش ارجاع و پس از آن حذف، اهتمام بیشتری دارد. افزون بر آن، بهره­گیری هنرمندانۀ شاعر از تمهیدات انسجام­بخش واژگانی به­ویژه تکرار و صورت­های مختلف آن از یکسو و باهم­آیی واژگانی از سویی دیگر، موجب زیبایی هر چه بیشتر کلام شاعر گشته و به تأثیر­گذاری هر­چه بیشتر سخن او و انتقال بهتر مفاهیم کمک کرده است؛ آن­گونه که لفظ، به شکل مؤثری در خدمت معنا گمارده شده است. در میان تمهیدات انسجام­بخش پیوندی نیز، انواع افزایشی و علّی، در زمرهّ برجسته­ترین عناصر زبانی قرار داشتند. این نتیجه­گیری، منطبق با ویژگی­های سبکی شعر سعدی است؛ چراکه سادگی، روانی، زیبایی کلمه و خوش­آهنگی، ویژگی­های بارز این­گونه از سبک عراقی است؛ بنابراین، از منظر کاربردی، نظریۀ هلیدی، نظریۀ مناسبی درجهت شناساندن ابزارهای انسجام­بخش در متون فاخرِ منظوم و منثور ادب پارسی مانند بوستان، قلمداد گشته و شاید بتوان بر پایۀ شیوۀ به‌کارگیری ابزارهای انسجام­بخش ازسوی شاعران و مفاخر ادبی مختلف، از بعدِ معنا، به ساماندهی اندیشه و اصالت فکر آنان و از بعدِ لفظ نیز، به شیوه­های منحصربه‌فرد کلامی و بیانی هر شاعر پی برد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An analysis of cohesive Devices in Sa'di's Būstān and its aesthetic impact within the framework of Halliday's systemic functional theory

نویسنده [English]

  • Omid Azad
Assistant Professor of Linguistics, Faculty of Humanities, Gonabad Higher Education Complex, Gonabad. oazad62@gonabad.ac.ir
چکیده [English]

 Halliday’s cohesive theory is one of the most important theories in functional linguistics, extensively used for the analysis of diverse literary texts. Based on this theory, logical, semantic, grammatical as well as formal relationships create cohesion in a text; hence, textual cohesion is classified into grammatical, lexical and connective subcategories. Grammatical cohesion includes reference, substitution and ellipsis while two subcategories of reiteration and collocation shapes lexical cohesion. Sa'di's verbal art is so enriched that meaning is not sacrificed for the sake of form, nor is form sacrificed for the sake of meaning. The poet's dexterity in the Persian literature's lexical and grammatical subtleties, and appropriate and skillful use of literary devices has made his poetry distinctive. In this descriptive-analytical research, adopting Halliday's theory of cohesion, one verse anecdote from the Būstān (The Fox and the Dervish) is selected to analyze the use of cohesive devices across three linguistic layers. Although cohesion in Sa'di's ghazals has been widely acknowledged, the reasons behind the cohesive strength of the verse anecdotes in the Būstān have not been thoroughly examined from a systemic functional perspective. Hence, the main research question was how lexical, grammatical and connective devices were employed in Sa'di's poetry, and which device was emphasized the most. The results corroborated the extensive and diverse use of cohesive devices in the verse anecdotes, in which the use of lexical cohesive devices is most outstanding. Among the grammatical devices, the poet puts more emphasis upon reference and ellipsis respectively. Furthermore, the poet's dexterous use of lexical cohesive devices, particularly repetition and its various forms on one hand, and collocation on the other hand, enhanced the beauty of the poet's expression, aiding its impact and facilitating better meaning transfer, so that form serves the purpose of meaning.  Among cohesive connective, additive and causative were the most prominent linguistic elements. This conclusion is in accordance with the characteristics of Sa'di's poetry as simplicity, lexical beauty, and fluency are outstanding features of this version of Iraqi style. Therefore, from a practical perspective, Halliday's theory is considered an appropriate framework for identifying cohesive devices in the prestigious poetic and prose texts of Persian literature, such as the Būstān. Based on the way cohesive devices are employed by various poets and literary figures, one may be able to understand, from the perspective of meaning, the organization of their thoughts and the originality of their ideas, and from the perspective of form, the unique verbal and rhetorical styles of each poet.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Cohesion theory
  • functional grammar
  • Sa'di's Būstān
  • ایشانی، طاهره (1393). «تحلیل مقایسه­ای عوامل انسجام در دو غزل حافظ و سعدی و تأثیر آن بر انسجام متن». فصلنامۀ زبان­پژوهی دانشگاه الزّهراء. 6(10). 35-9.
  • شعبانلو، علیرضا؛ ملک­ثابت، مهدی؛ جلالی­پنداری، یدالّله (1387). «فرایند انسجام دستوری در شعری بلند از عمعق بخارایی». گوهر گویا. (5). 188-165.
  • شهبازی، ایرج (1378). تجزیه و تحلیل گفتمانی و متنی غزلیات عاشقانۀ سعدی. پایان­نامۀ کارشناسی ارشد رشتۀ آموزش زبان فارسی به غیر­فارسی­زبانان. دانشگاه شیراز.
  • عدالت پور، هادی، (1398). کاربرد نظریه انسجام متنی در تحلیل روابط انسجامی بین متون مختلف اثر: طبقات صوفیه، ترجمه رساله قشریه، کشف المحجوب و تذکره الاولیا. دانشگاه سمنان: مجله مطالعات زبانی و بلاغی. 10(20). 364-341.
  • حاج عیدی، حوا و رضویان، حسین (1397). عوامل انسجام در داستان عدل صادق چوبک. دانشگاه سمنان: مجله مطالعات زبانی و بلاغی. 9 (18). 94-69.
  • فالر، راجر و دیگران (1381). زبان­شناسی و نقد ادبی. ترجمۀ حسین پاینده و مریم خوزان. تهران: نشر نی.
  • کاردگر، یحیی (1401). عجز، مضمونی انسجام‌‌بخش در غزل بیدل. مطالعات شبه قاره. 14(43). 188-173.‎
  • مهاجر، مهران؛ نبوی، محمّد (1376). به­سوی زبان­شناسی شعر: رهیافتی نقش­گرا. تهران: مرکز
  • نجفی، عیسی؛ دارابی، فریبرز (1399). «عناصر انسجام­بخش متن در دو حکایت بلند بوستان و گلستان بر اساس نظریۀ هلیدی و حسن». کارنامۀ متون ادبی دورۀ عراقی. 1(2). 117-101.
  • یاحقّی، محمّد­جعفر؛ فلّاحی، محمّد­هادی (1389). «انسجام متنی در غزلیات سعدی و بیدل دهلوی، بررسی و مقایسۀ ده­ غزل سعدی و ده غزل بیدل». نشریۀ ادب و زبان دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی کرمان. (پیاپی 24(. 346-327.
  • Fowler, R. (2013). Linguistics and Novel.
  • Fowler, R. et al. (2003). Linguistics and literary criticism. (H. Payandeh & Khuzan, M. (Trans.),Tehran: Ney Publication.
  • Gerot, L., & Wignell, P. (1994). Making Sense of Functional Grammar, Cammeray, NSW: Antipodean Educational Enterprises.
  • Halliday, M. A. K & Hasan, R. (1976). Cohesion in English. London: Longman.
  • Halliday, M. A. K., & Hasan, M. (1985). Language, Context and Text: Aspect of Language in a Social Semiotic Perspective,Oxford University Press.
  • Halliday, M. A. K., & Matthiessen, C. M. I. M. (2014). An Introduction to Functional Grammar (4th). New York, NY: Routledge.
  • Harding, J. R. (2023). Reader response criticism and stylistics. In The Routledge Handbook of Stylistics. Routledge.
  • Harman, R., & Khote, N. (2018). “Critical SFL praxis with bilingual youth: Disciplinary instruction in a third space”. Critical Inquiry in Language Studies. (2). 1–21.
  • Hasan, R. (1989). Linguistics, Language and Verbal Art. Deaken University Press.
  • Hasan, R. (1984). Coherence and Cohesive harmony,In J. flood (ed.),Understanding Reading Comprehension,I. R. A. Newark: Delaware.
  • Mohseni Kiasari, P. (2023). Towards Measuring Coherence in Poem Generation (Master's thesis, University of Waterloo).
  • Paltridge, B. (2014). “Genre and second-language academic writing”. Language Teaching. 47(3). 303-318.
  • Raupova, L., Khursanov, N., Khursanova, L., & Polatova, S. (2023). “Development of world modern linguistics and discourse interpretation in it”. In E3S Web of Conferences. EDP Sciences.