بررسی و تحلیل انسجام گفتمان عاطفی هجران در شعر «ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من...» امیر معزّی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

استادیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فرهنگیان، شیراز، ایران.

چکیده

مطالعة گفتمان ادبی از دیدگاه نشانه‌معناشناسی، افق جدیدی را برای درک و تحلیل و پیچیدگی­های زبان شعر غنایی و مفاهیم بنیادین موجود در آن گشوده است. از دستاوردهای مهم نشانه‌معناشناسی این است که دریابیم دیگر سخن ادبی را نمی­توان به واژه­ها و جمله­ها محدود کرد و غالب فرایندهای ادبی از مرز جمله درمی­گذرند و به گسترۀ بزرگ­تری به نام گفتمان می‌رسند؛ بنابراین حتی برای درک درست واژه­هایی چون «عشق» و «هجران» که از مفاهیم بنیادین شعر غنایی فارسی به شمار می­روند، باید این واژه­ها و سایر واژه­های مرتبط با آن را در پیوند با کلیت گفتمان مربوط‌به آن مطالعه کرد. گفتمان عاطفی یکی از حوزه­های اصلی بیان احساس در شعر به شمار می­رود. ازآنجاکه شکل­گیری گفتمان عاطفی هر شعر با انتخاب واژه­ها آغاز می­شود، در این مقاله با روش توصیفی‌ - تحلیلی کوشش شده است سازوکار تولید و دریافت معنا براساس شبکۀ واژگانی و فرایندهای عاطفی آن در شعر بررسی شود؛ بدین منظور به‌صورت موردی، شعر غنایی امیر معزی با مطلع «ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من...» انتخاب شده و سپس به چگونگی مفهوم «هجران» با عناصر عاطفی گفتمان، همچون: «جسمانه»، «صحنه‌پردازی عاطفی»، «اتصال و انفصال گفتمانی» و ...، پرداخته است. نتایج نشان می‌دهد که چگونه در تحلیل این شعر مفهوم بنیادین هجران به‌عنوان هستۀ اصلی، مسیر گفتمانی را طی می‌کند و بر همۀ عناصر گفتمان عاطفی از قبیل: نقشِ جسم‌ادراکی، صحنه‌پردازی عاطفی، اتصال و انفصال گفتمانی، چشم‌انداز یا دورنماسازی، نقشِ افعال مؤثر و نقش آهنگ و نمود سایه می‌افکند و سبب انسجام گفتمان عاطفی می‌شود. همچنین با در نظر گرفتن مفهوم بنیادین و شبکه واژگانی و عناصر دخیل در فرایند عاطفی می توان عاطفه را در شعر غنایی به‌صورت روشمند مورد تحلیل، بررسی و حتی ارزیابی قرار داد.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

An Analysis of the Coherence of Emotional Discourse of Parting (Hijrān) in Amir Moezi’s “Thou Cameleer! Take not Shelter...”

نویسنده [English]

  • Aslan Ostovari
Assistant Professor of Persian Language and Literature, University of Farhangian, Shiraz, Iran.
چکیده [English]

 The study of literary discourse from Semio-semantic point of view has opened a new horizon for understanding and analyzing the complexities of the language of lyrical poem and its fundamental concepts. One of the most important achievements of Semio-semantics is to acknowledge that literary speech is no longer considered as bound to words and sentences and that most of the literary processes go beyond the boundary of sentence into a larger totality called discourse. Therefore, even for an accurate and thorough understanding of the words like ‘love’ and ‘parting,’ which are among the fundamental concepts of Persian lyrical poem, we need to study these words and other related terms in association with relevant discourse totality. Emotional discourse is considered as one of the main domains of expressing feeling in poetry. Since the formation of emotional discourse in every poem begins with diction, this analytical – descriptive research initially investigates the mechanism of the production and perception of meaning, based on the lexical network and its emotional processes in poetry. In doing so, to show the emotional discourse in poetry, this article focuses on the lyrical poem “Thou Cameleer! Take not Shelter...” (Ey sārebān manzel makon …) by Amir Moezi to deal with the meaning of parting (Hijrān) in association with the emotional elements of discourse such as body proper, emotional scenery, discourse disconnection and connectivity. The results of the analysis shows that the fundamental meaning of parting in this poem becomes the core concept, overshadowing all the elements of emotional discourse such as body proper, emotional scenery, discourse disconnection and connectivity, perspective as well as the role of affective verbs, rhythm, and manifestations to reinforce discourse coherence. Also, by considering the relationship between fundamental concepts and lexical network and the elements involved in the emotional process, it is possible to methodically analyze and evaluate emotions in lyrical poetry. 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Lyrical poem
  • emotional discourse
  • parting) Hijrān)
  • Lexical network
  • Semio-semantics
-­ آیتی، اکرم (1392)، بررسی نشانه معناشناسی گفتمان در شعر پی دارو چوپان نیما یوشیج، مجله­ی علمی‌پژوهشی شمارة 18، صص124-105.
- اسماعیلی، عصمت، کنعانی، ابراهیم (1391)، بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «غزل برای گل آفتابگردان» سرودۀ شفیعی کدکنی براساس رویکرد نشانه – معناشناختی، فصلنامه پژوهش‌های ادبی، شمارۀ 36و37، صص9-33.
- احسانی اصطهبانی، محمد امین، عبدالهی، منیژه (1397)، تصویرسازی با عاطفۀ اندوه و حسرت در اشعار کسرایی، مجلة مطالعات زبانی و بلاغی، سال9، شماره17، صص34-7.
- بهرامی، فاطمه. (1397)، فنون ادبی از دریچه زبان­شناسی: تحلیلی نشانه شناختی، مجلة مطالعات زبانی و بلاغی، سال 9، شماره 17، صص 83-56.
- ترکاشوند، فرشید (1396)، تحلیل کارکرد بافت و گفتمان عاطفی در درک متون ادبی «مطالعۀ موردی آثار جبران خلیل جبران»، لسان مبین،7 دورۀ جدید (21)، صص 44-23.
- جلالی طحان زواره، زهرا و خلیل اللهی، شهلا (1396)، نشانه معناشناسی نظام ­های گفتمانی شَوشی در لالایی لیلی اثر حسن بنی عامر، فصلنامه ادبیات دفاع مقدس، دانشگاه شاهد، دوره 1، شماره 1، صص26-15.
- حجتی ­زاده، راضیه، سیدان، الهام (1395) تحلیل نشانه معناشناختی «دیدن» و پدیدارهای دیداری در کشف الاسرار و مکاشفات الانوار روزبهان، فصلنامه علمی پژوهشی ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا، سال هفتم، شماره 13، صص64-41.
- رضایی، رضا (1400)، واکاوی مؤلفه های بُعد عاطفی گفتمان در داستان کوتاه «میعاد» اثر گلی ترقی: رویکردی نشانه معناشناختی به تحلیل گفتمان ادبی، جستارهای زبانی د12.ش6 (پیاپی66)، صص 660 -629.
- شعیری، حمید رضا (1381)، مبانی معناشناسی نوین، تهران: سمت.
- شعیری، حمید رضا (1395الف)، تجزیه و تحلیل نشانه معناشناختی گفتمان. چ پنجم، تهران: سمت.
- شعیری، حمید رضا(1395ب)، نشانه معناشناسی ادبیات، تهران: انتشارات دانشگاه تربیت مدرس.
- شعیری، حمید رضا (1388)، مبانی نظری تحلیل گفتمان با رویکرد نشانه معناشناختی، پژوهشنامة فرهنگستان هنر. ش12: 72-54.
- شعیری، حمیدرضا، اسماعیلی، عصمت، کنعانی، ابراهیم (1392)، تحلیل معناشناختی شعر باران سرودۀ گلچین گیلانی، ادب پژوهی، شماره 25، صص89-59.
- عباسی، علی (1383)، روش مطالعه گفته­ای و گفتمانی در حوزه نشانه معناشناسی، مقالات سومین هم­اندیشی نشانه‌شناسی هنر، تهران: فرهنگستان هنر.
- علافها، زهرا (1388)، نمودهای گوناگون سوز هجران در ادب غنایی (سبک خراسانی)، فصلنامة زبان و ادب پارسی، ش 40، صص 100-80
- فاضلی، مهبود، علیزاده کلور، معصومه (1393)، بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر «سفر به خیر» شفیعی کدکنی با رویکرد نشانه معناشناسی، دو ماهنامة جستارهای زبانی، ش1، پیاپی 22، صص228-205
- گرمس، الژیر داس ژولین (1389)، نقصان معنا، ترجمه و شرح حمیدرضا شعیری، چ 1. تهران: علم.
- کنعانی، ابراهیم (1397)، نشانه معناشناسی نور در شعر سهراب سپهری، مجلة زبان‌شناسی و گویش­های خراسان، شمارة پیاپی 18: دانشگاه فردوسی مشهد، صص 20-1
- محبتی، مهدی (1388)، از معنا تا صورت، تهران: سخن.
- محمدی، فاطمه (1394)، بررسی نظام عاطفی گفتمان در شعر قاصدک اخوان ثالث، کنفرانس بین المللی پژوهش­های کاربردی در مطالعات زبان، تهران: مؤسسه آموزش عالی نیکان.
- مسعود سعد سلمان (1384)، دیوان اشعار، به اهتمام پرویز بابایی، تهران: نگاه.
-­ معزّی نیشابوری، محمدبن عبدالملک ( 1318)، دیوان اشعار، به تصحیح عباس اقبال آشتیانی، تهران: کتابفروشی اسلامیّه.
-­ نورالدینی اقدم، یحیی، محمدی بدر، نرگس، غیبی، غلامرضا (1399)، تحلیل مفهوم بلاغی و زبان‌شناختی دو نشانۀ زبانی «محتسب» و «دنیا» در غزلی از حافظ بر مبنای رویکرد نشانهشناسی «اِمبرتو اِکو»، مجلة مطالعات زبانی و بلاغی، دورۀ 11، شمارۀ21، صص44-415.
-Greimas, A. J (1967), Les relations entre la Linquistique Structurale et la poetique, Revve Internationale des Sciences Sociales, v. XIX, N 1, p. 8 – 18.
-Bronwen, Martin, and Ringham, Dictionary of Semantics (2000), Cassell, London and New York.