تحلیل‌شناختی «استعاره مفهومی و انواع آن» در ‌گفتمان‌های رمان «سگ ‌و‌ زمستان بلند» شهرنوش‌پارسی‌پور طبق نظریه فوکونیه و ترنر

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.

2 استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران. (نویسندۀ مسئول)

3 استادیار،گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.

4 استاد،گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران.

چکیده

در مطالعات ادبی، استعاره را رکن اساسی خلّاقیت و نمود ویژۀ فردیت هنری مؤلّف می‌شمارند. استعاره می‌تواند در بافت‌های اجتماعی گوناگون، به‌وسیلۀ نویسندگان به کار رود تا کارکردهایی در جهت حمایت از گزاره‌های بنیادین و باورهای یک ایدئولوژی یا نظرگاه خاص ایفا کند. هر بافت اجتماعی، دربردارندۀ ایدئولوژی غالب و چندین ایدئولوژی مغلوب است. در نبرد میان این ایدئولوژی‌ها در بافت‌های اجتماعی، استعاره‌ها نقش مهمّی دارند. فوکونیه و ترنر (1995) مسئلۀ جدیدی را در زبان‌شناسی شناختی و استعاره مطرح کردند. آن‌ها نشان دادند که همۀ استعاره‌ها از مطابقت حوزۀ مبدأ و مقصد، آن‌گونه که در دیدگاه لیکاف و جانسون (1980) مطرح شده بود، ساخته نمی‌شوند. طبق تعریف فوکونیه و ترنر (1999)، فضاهای ذهنی، بسته‌های مفهومی کوچکی هستند که هنگام سخن‌گفتن یا تفکّر، در ذهن آدمی ساخته می‌شوند. رمان‌های معاصر، ازجمله رمان «سگ و زمستان بلند»، به‌دلیل برخورداری از زبان استعاره‌مدار و نزدیکی زبانشان به قطب استعاری و همچنین به‌دلیل فارغ‌بودن از محدودیت‌های حاکم بر برخی از انواع رسمی ادبیات، مانند شعر و نثر فنّی قدیم، دارای تناسب و ظرفیت بیشتری برای کاربرد این نظریه در نقد هستند. پژوهش حاضر، پژوهشی نظری است که در آن، از روش کتابخانه‌ای استفاده شده و داده‌های آن بر اساس روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده‌اند. برای این کار، رمان «سگ و زمستان بلند» پارسی‌پور به‌دقّت مطالعه و تمامی استعاره‌های به‌کاررفته در آن استخراج شد. سپس برای مشخّص‌شدن حوزۀ مفهومی مورداستفاده در ساخت فضاهای ذهنی آن‌ها، تمامی استعاره‌ها مورد توصیف و تحلیل قرار گرفت. طبق نتایج به‌دست‌آمده، حوزه‌های مفهومی به‌کاررفته در استعاره‌های رمان «سگ و زمستان بلند» که در ساخت فضاهای ذهنی مطرح‌شده در نظریۀ فوکونیه و ترنر نقش دارند، در هشت گروه استعاره‌های هستی‌شناختی (پدیده‌ای یا مادّی)، استعاره‌های شخصیت‌بخشی، استعاره‌های جهتی برای هستارهای مثبت و منفی، استعاره‌های ساختی (حوزۀ مفهومی اشیا، اعضای بدن، مفهوم زندگی، پدیده‌های طبیعی و حیوانات)، قابل دسته‌بندی‌ هستند. به‌طور کلّی، می‌توان گفت در همۀ استعاره‌های ساختی، استفاده از حوزه‌های مفهومی در ساخت استعاره و انتقال معانی خاص به مخاطبین، به‌صورت هدفمند انجام گرفته است.

کلیدواژه‌ها


عنوان مقاله [English]

Cognitive analysis of conceptual metaphor and its types in discourse of Shahrnūsh Pārsipur’s The Dog and the Long Winter based on the theory of Fauconnier and Turner

نویسندگان [English]

  • Parvin Gholamhosseini 1
  • Parastoo Karimi 2
  • Hamidreza Ghanooni 3
  • Jahangir Safari 4
1 PhD student in Persian language and PhD student of Persian language and literature, Shahrekord University, Shahrekord, Iran.
2 Assistant Professor of Persian Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Shahrekord University, Shahrekord (Corresponding Author)
3 Assistant Professor Payam Noor Assistant Professor, Department of Persian Language and Literature, Payam Noor University, Tehran, Iran.
4 Professor, Department of Persian Professor, Department of Persian Language and Literature, Shahrekord University, Shahrekord.
چکیده [English]

In literary studies, metaphor is considered as the basic element of creativity and a characteristic expression of the author's artistic individuality. Metaphor can be used by writers in various social contexts to support the basic propositions and beliefs of a specific ideology or point of view. Every social context contains a dominant ideology and several subordinate ideologies. In the battle between these ideologies in social contexts, metaphors play an important role. Fauconnier and Turner (1995) raised a new issue in cognitive linguistics and metaphor by showing that all metaphors are not made from matching the source and target domains, as proposed by Lakoff and Johnson (1980). According to Fauconnier and Turner (1999), mental spaces are small conceptual domains that are created in a person's mind while speaking or thinking. Contemporary novels, including Shahrnūsh Pārsipur’s The Dog and the Long Winter (Sag va Zemestan Boland) are more appropriate and opt to be viewed from this theoretical point, due to their metaphorical language and the proximity of their language to the metaphorical pole; they are free from the limitations governing some formal types of literature such as classical poetry and technical prose. The current research is a theoretical in the sense that it is library-based and the data is investigate via the descriptive-analytical method. To this end, Pārsipur’s novel was carefully studied, and its metaphors were thoroughly extracted. Then, all the metaphors were described and analyzed in order to determine the conceptual domain used in the construction of their mental spaces. The findings revealed that the conceptual domains used in the metaphors of The Dog and the Long Winter play a role in the construction of the mental spaces proposed in the theory of Fauconnier and Turner. The metaphors were classified in terms of eight group as follows:  ontological metaphors (phenomenal or material), characterizing metaphors, directional metaphors for positive and negative entities, structural metaphors (the conceptual domain of objects, body parts, and the concept of life, natural phenomena and animals). In general, it can be said that, in all constructed metaphors, the use of conceptual domains in the construction of metaphors and conveying specific meanings to the audience has been done intentional.

کلیدواژه‌ها [English]

  • conceptual metaphor
  • discourse analysis
  • The Dog and the Long Winter
  • Fauconnier and Turner's theory
  • Shahrnūsh Pārsipur
-­ آهنگر، عبّاسعلی و محمّد امیرمشهدی (1399)، تحلیل استعاره‌های بوستان سعدی بر اساس نظریۀ آمیزه مفهومی، علم زبان، سال 7، شمارۀ 12، صص 105-152.
- افراشی، آزیتا و محمّدمهدی مقیمی‌زاده (1393)، استعاره‌های مفهومی در حوزۀ شرم با استناد به شواهدی از شعر کلاسیک فارسی، زبان‌شناخت، دورۀ 5، شمارۀ 2، صص 1-20.
- افراشی و همکاران (1391)، بررسی استعاره‌های جهتی در زبان‌های اسپانیایی و فارسی، پژوهش‌های زبان و ادبیات تطبیقی، دورۀ 3، شمارۀ 4، صص 1-25.
- اقبال، حدیث و رؤیا فرزین‌راد (1397)، تحلیل استعاره‌های شناختی در بیانات دفاعی مقام معظم رهبری، مجلۀ سیاست دفاعی، سال 26، شمارۀ 104، صص 155-187.
- پارسی‌پور، شهرنوش (1369)، سگ و زمستان بلند، چ2، تهران: اسپرک.
- شریفی‌مقدّم، آزاده؛ ایران‌نژاد، میترا؛ ابوالحسنی‌زاده، وحیده (1401)، الگوی استعاری «نمونۀ اعلای عشق» در پیکرۀ لیلی و مجنون بر اساس الگوی عشق کووچش، فصلنامۀ مطالعات زبانی و بلاغی، سال 12، شمارۀ 26، صص 261-284.
- عبّاسی، زهرا (1397)، استعارۀ مفهومی عشق و خوشه‌های معنایی مرتبط با آن در تذکرة‌الاولیای عطار، پژوهش‌های ادب عرفانی (گوهر گویا)، سال 12، شمارۀ 2، صص 117-146.
- فتوحی، محمود (1390)، سبک‌شناسی، نظریه‌ها، رویکردها و روش‌ها، تهران: سخن.
- فرکلاف، نورمن (1379)، تحلیل انتقادی گفتمان، ترجمۀ فاطمه شایسته پیران و دیگران، چ1، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه‌ای.
- قاسم‌زاده، حبیب‌اللّه (1378)، استعاره و شناخت، تهران: فرهنگان.
- گلفام، ارسلان و فاطمه یوسفی‌راد (1381)، زبان‌شناسی شناختی و استعاره، مجلۀ تازه‌های علوم شناختی، سال 4، شمارۀ 3، صص 1-6.
- منوچهری، مریم و اسماعیل شفق (1400)، استعارۀ جهتی در قصاید خاقانی با رویکرد شناختی، پژوهش‌نامۀ نقد ادبی و بلاغت، سال 10، شمارۀ 1، صص 114-132.
- نسفی السمرقندی، نجم‌الدّین (1379)، العقائد النسفیة، شرح سعدالدین التفتازانی، حققه و قدم له طه عبدالرؤف سعد، المکتبة الازهریة للتراث.
- نیک‌پناه منصور و منصوره دلارامی‌فر (1401)، بررسی مقایسه‌ای استعاره‌های پرکاربرد در متون خبری کووید-19 در دورۀ شیوع بیماری و اوج‌گیری آن (بر اساس دیدگاه معنی‌شناسی قالبی)، فصلنامۀ مطالعات زبانی و بلاغی، سال 13، شمارۀ 27، صص 323-352.
- هجویری، علی بن عثمان (1383)، کشف‌المحجوب، تصحیح محمود عابدی، تهران: اطّلاعات.
- هاشمی، زهره (1389)، نظریۀ استعارۀ مفهومی از دیدگاه لیکاف و جانسون، فصلنامۀ ادب‌پژوهی، دورۀ 4، شمارۀ 12، صص 119-140.
- یگانه، فاطمه و آزیتا افراشی (1395)، استعاره‌های جهتی در قرآن با رویکرد شناختی، جستارهای زبانی، شمارۀ 5، صص 193-216.
-Dandrade, R. G (1989). Cultured cognition. In M.I pasner (Ed). Foundations of cognitive science. Cambridge, Massachusetts: A Bransford Book, The MIt press. 795-830.
-Grady, J.E (2007), "Metaphor", in The Oxford Handbook of cognitive hinguistics, Ed. Dirk Geeraerts and Hubert Cuyckens, Oxford university press.
Grady, J., Oakly, T.,& S.coulson (1999) ''Blebding and Metaphore''. In G.steen and R.Gibbs (eds).Metaphor in Cognitive Linguishics. Phildelphia: John Benjdmins. 421-438.
-Kovecses, Z (2002), "Metaphor. A practical infroduction". Oxford. Oxford university press.
-_Kovecses, Z (2010), "Metaphor and Emotion". Language Culture and Body in Human Feeling. Cambridge: Cambridge university press.
-Knowles, Murray & Rosamand Moon (2005). "Introducing Metephor". London and New York: Routledge.
-Lakoff, G and M. Johnson (1980), Metaphors We live by. Chicago: The university of Chicago press.
-Lakoff, G and M. Turner (1980), More than cool reason: A Field guide to poetic metaphor, Chicago: The university of Chicago press.
-Luria, A.R (1973) the working brain, New York: Basic Books.
-Miller, S (1979) Images and models, similes and metaphors. In A. ortony (Ed), metaphor and Thought. Cambridge: university press. 202-250.
-Nubiola, J. (2000), "El valor cognitive de las Metaphoras. Pamplona". P. perez- ILzarbay R. Lazaro. Eds. Verdad bibny belleza. Cuandolos filosofos hablan de los valires, Cuadernos de Anuario Filosofico, No.103.
-Ortiz Diaz Guerra, M.J. (2009). La Metaphora visual Incorporada: Aplicacion de la Teoria Integrada de la Metaphora primaria a un corpus a un corpus Audiovisual. Phd. Dissertation. Alicante: Universidad de Alicante. Departamenti de Comunicacion y Psicologia Social.
-Turner, M. (1996). The Literary Mind. Oxford: University.