مطالعۀ تطبیقی نشانگان تخیّل در متن و نگاره‌های منظومۀ خسرو و شیرین بر اساس روش ژیلبر دوران

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه سمنان

2 استادیار دانشگاه سمنان

چکیده

خیال، پشتوانۀ کلامی خمسۀ نظامی را می‌سازد که ریشه در مفاهیم فرهنگی و اساطیری، ذوق فکری و روح جمعی دارد. بروز تقابل‌های خیر و شر، در تضادی خیال‌انگیز، ساختار داستان خسرو و شیرین را در پس مضامین عاشقانه و عارفانه، آن را به منظومه‌ای قهرمانی تبدیل می‌کند. شناخت این ویژگی قهرمانی در منظومۀ خسرو و شیرین به مدد استفاده از روش ژیلبر دوران در تحلیل سامانه‌های تخیّل، میسّر است. پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیلی و با بهره‌گیری از روش ژیلبر دوران به این تقابل‌های دوگانه در منظومۀ فوق می‌پردازد. این مقاله تلاش دارد با تکیه بر دو منظومۀ شبانه و روزانه تخیّل در نظریۀ دوران، سامانه‌های تخیّل را در متن و نگاره‌های منظومۀ خسرو و شیرین تحلیل کند. در میان نسخه‌های مصوّر ایران، پس از شاهنامه، خمسه محبوب‌ترین نسخه‌ای است که هنرمندان به نگارگری آن مبادرت کرده‌اند. نمونه‌های متعدّدی از این کتاب در دورۀ تیموری، به دستور شاهزادگان دولت تیموری تهیه شده است. تحلیل حاضر بر اساس شش نگارۀ شاخص  این دوره انجام شده است. مسئلۀ اصلی، تطبیق این سامانه‌های تخیّل در متن منظومه و نگاره‌های مربوط به آن است و پژوهش تلاش دارد میزان وابستگی هنرمند نگارگر به سامانه‌های تخیّلی شاعر را روشن سازدنتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد هنرمندان نگارگر در ترکیب کلّی تصاویر، به‌شدّت به عناصر خیال‌انگیز متن و توصیفات شاعر، وابسته‌اند. 
 

کلیدواژه‌ها

موضوعات


عنوان مقاله [English]

A Comparative Study on: the Aspects of Imagination in the Text and Paintings of Nezami’s Khosrow and Shirin (Based on Gilbert Durand Hypothesis)

نویسندگان [English]

  • Farimah Pourmand 1
  • Bita Mesbah 2
1 M.A Student of Semnan University
2 Assistant Professor of Semnan University
چکیده [English]

     Reverie imagination used in the lyrics can be traced in mythological and cultural collective unconscious. The contradiction of good and evil in the romantic story of Khosrow and Shirin, converts the central theme of the story into a heroic one. These heroic concepts can be recognized by using the formula of Gilbert Durand’s method in configuring aspects of human imagination. The nature of image is at the central point of Durand’s thought, and the binary structural base he points is dynamited at the outset by the possibilities of the ternary. Durand’s method deals with the structure of the human imaginary, within which it stablishes a typology of figures, and organized according to several central archetypes. Thus he postulates two main orders of image, the diurnal and nocturnal, corresponding to two general types of imagination. The Diurnal Order is characterized as diuretic, whereas the Nocturnal Order is to be found two subgroupings: the synthetic and the mystical. These categories are underpinned by the reflex dominants. It uses the human reflexes (postural, digestive and sexual) as material for its demonstration, and examples taken from the mythological collective unconscious. The analysis is based on 6 distinguished paintings related to the books of Khamsa which were designed during the Timurid’s era. So, the research is comparing the pictorial methods used in the paintings to show the imaginative characteristics of the story with the imaginative phenomena’s in the text of the story. Analyzing the text shows, the usage of different diurnal and nocturnal symbols such as: death, ascension, dagger, killing, water, dripping, bloodthirsty, trembling, anger, and so on. In the paintings, the artist uses some of these symbols like dripping, death, dagger and etc. In order to achieve the imaginary boundaries of imagination the poet encompasses, some other visual techniques helped the artist, like: the use of vertical and horizontal axes with positive and negative values as well as dividing the image into two parts with some pictures that have positive and negative evaluations. Finally, the results show that the painters are totally depended on the poet’s aspects of imagination especially in the basic elements and descriptions of the principals and essentials of the story in the text. But also, in order to compensate the limitations of painting, they used new technical painting methods which in some cases are further than imaginative.
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Khosrow and Shirin
  • Gibert Durand
  • imagination
  • Diurnal order
  • Nocturnal order
-­ اسماعیلی، عصمت (1377)،مقایسه روایی و ساختاری خسرو و شیرین نظامی با شیرین و خسرو امیرخسرو دهلوی (بخش دوم)، مجلۀ شعر، شمارۀ 23، صص 38-47.
- اشرفی، م.م. (1367)، همگامی نقّاشی با ادبیات در ایران (از سدۀ ششم تا یازدهم هجری و قمری)، ترجمۀ رویین پاکباز، تهران: نگاه.
- آژند، یعقوب (1378)، مکتب نگارگری هرات، تهران: فرهنگستان هنر.
- پوپ، آرتور اپهام و دیگران (1377)، سیر و صور نقّاشی ایران، ترجمۀ یعقوب آژند، تهران: نشر مولی.
- رحمانی، نجیبه و صفرعلی شعبانی خطیب (1395)، بررسی جایگاه خیال و اسطوره در نقّاشی قهوهخانهای بر اساس روش ژیلبر دوران، مجلۀ باغ نظر، شمارۀ 42، صص 19-32.
- سعیدی، مریم، ماحوزی، امیرحسین و شهین اوجاق علی‌زاده (1394)، تخیّل شیر در رزم فردوسی و بزم نظامی (داستان بهرام گور در شاهنامه و هفت پیکر)، پژوهش‌نامۀ ادب حماسی، شمارۀ 20، صص 73-90.
- سلطان کاشفی، جلال‌الدین (1392)، بررسی عنصر تخیّل و تجسّم از منظر هگل و ژیلبر دوران و بازتاب آن در نگارگری ایران، نامۀ هنرهای تجسّمی و کاربردی، شمارۀ 12، صص 47-64.
- شریعتی ، سارا (1385)، جامعه- انسان‌شناسی تخیّل اجتماعی، فصلنامه خیال، شمارۀ 17، صص88-98.
- شعبان‌زاده، مریم (1389)، جستاری در تلقی عرفانی نظامی از عشق، پژوهش‌نامۀ ادب غنایی، شمارۀ 14، صص 73-94.
- صفا، ذبیح‌الله (1381)، تاریخ ادبیات ایران در قلمرو زبان فارسی، ج2، تهران: انتشارات فردوس.
- عبّاسی، علی (1380)، طبقه‌بندی تخیّل بر اساس روش نقد ادبی جدید (ژیلبر دورانو گاستون باشلار)، پژوهش‌نامه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی، شمارۀ 29، صص 79-94.
- عبّاسی، علی و عبدالرسول شاکری (1387)، ترس از «زمان» نزد شخصیت‌های روایتی محمود دولت‌آبادی: «مورد مطالعه: جای خالی سلوچ»، پژوهش‌نامۀ ادبیات و علوم انسانی، شماره 57، صص 217-235.
- عبّاسی، علی (1391)، ساختارهای نظام تخیّل از منظر ژیلبر دوران، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
- مزداپور، کتایون (1371)، خسرو و شیرین در دو روایت، مجلۀ فرهنگ، شمارۀ10، صص 409-430.
- مصباح، بیتا (1397)، مطالعۀ تأثیر نقوش گچ‌بری پیش از اسلام بر گچ‌بری دورۀ اسلامی ایران تا قرن هفتم هجری، همایش ملی جلوه‌های هنر ایرانی اسلامی در فرهنگ، علوم و اسناد، دانشگاه گیلان،  8 و 9 اسفند 1397 .
- محمدی، داوود و محمّدرضا اسلامی (1397)، معماری زبان؛ پیشنهادی در طبقه‌بندی عناصر زیبایی سخن، دوفصلنامه مطالعات زبانی و بلاغی، شمارۀ 17، صص 205-234.
- نامور مطلق، بهمن (1388)، اسطوره‌سنجی نزد ژیلبر دوران (مورد کاربردی آثار خاویر دو مستر)، دوفصلنامه نقد زبان و ادبیات خارجی، شمارۀ 60، صص 111-125.
- واحد دوست، مهوش (1379)، نهادینه‌های اساطیری در شاهنامۀ فردوسی، تهران: سروش.
-Cheleborg, Chiristian (2006), L'imaginaire‌ littéraire: desarchétypes à la poétique du sujet,Paris: Armand Colin.
-Durand,G. (1992),Les Structures Anthropologiques de L’imaginaire, Paris: Bordas.
-Lents & lowery (1989), Timur and the princely vision: Persian art and culture in the fifteenth century, Los Angeles: Los Angeles County Museum of Art.
-Loukonine & Ivanov (1996), Persian Art, London: Parkstone.